سهراب
"گفتی چشم ها را باید شست"شستم ولی.....
"گفتی جور دیگر باید دید"دیدم ولی...
"گفتی زیر باران باید رفت"رفتم ولی...
اون چشم های خیس و شسته ام را و نه نگاه دیگرم را هیچ کدام را ندید
فقط در زیر باران قاطعانه با طعنه ایی خندید و گفت:
"دیوانه ی باران زده"
هی فلانی!
هر از گاهی زنگی بزن.سراغی بگیر.پیامی بده.احوالی بپرس. خیلی نگذشته از روزهایی که "نفست" بودم...!!!
بدان تلخ است!باور نبودن آنهایی که...می توانستند باشند و رفتند و تلخ تر است امروز....باور آنهایی که ادعای ماندن دارند.
بدان استغفارمیکنم از آن دوستت دارم هایی که حرامت شد.
و بدان می سپارمت به همانی که تو را به جان من انداخت؟؟؟ تقدیر
به من نگو بار گران بودیم و رفتیم این که دلیل محکمی نیست..... بگو با دیگران بودیم و رفتیم.....
از خدایم می خواهم به آنان که ادعای عاشقی تو را دارند بیاموزد که بزرگترین گناه شکستن دل آدمیان است....
و در آخر بدان که تنت در آغوش کسی باشد و دلت جای دیگر.....
هزار خطبه هم بخوانند خیانت است!!!!
من یک دخترم!
"حوای" کسی نمی شوم که به هوای دیگری برود.....
تنهاییم را با کسی قسمت نمی کنم که روزی تنهایم بگذارد.....
روح خداست که در من دمیده و احساس نام گرفته.......
ارزان نمی فروشمش وبه هرکس نمی سپارمش.....
پاییز است.....
باران بی وقفه می بارد....!!!
این روزها هوای عاشق به سرم می زند!.... لبریزم از مهر....
اما...استوار...
"سودای دلم قسمت هر بی سر و پا نیست..."
عشق حوای شرقی با شکوه و بزرگ است
آدمی را برای همراهی بر می گزیند که:
شریف
لایق
فروتن
وعاشق.... باشد
من یک دخترم!!!
نگاه به بدن ظریفم نکن.اگر بخواهم تمام هویت مردانه ات را
به آتش خواهم کشید...!!!
در حوالی آهن پاره ها
در دست تعمیر است قلبم....
خیلی خیلی ببخشیدا که اینو میگم
اما به بعضی از پسرهاهم فقط باید به چشم خواهری نگاه کرد.........خخخخخخ
یادمه بهم گفتی به شرفم قسم تا اخر عمر عاشقت می مونم.......
شرفت پیشه من گرو مونده با عشق جدید چطوری بی شرف........ هه.
دوستش دارم..... بزرگیش را....... سکوتش را........ عظمتش را..... ابهتش را..... تنهاییش را....... حکمتش را........ صبرش را..... و.......
بودنش عادیست.....!!! درست مثل نفس کشیدن........
خدا را می گویم.....!!!!!!!
Desig By : pichak.net |
